مشارق انوار الیقین

  • ۱
  • ۰

صغیر

دوشین به شرابخانه اندر

رفتم بزنم می مقرر

با پیر مغان مجال صحبت

گردید برای من میسر

بر دست به لاله دادمش بوس

بر پای به ناله سودمش سر

گفتم ز تو بنده را سؤالیست

ای خواجه ی راد بنده­پرور

گویند که چون ز گرد نعلین

زینت ده عرش شد پیمبر

بشنید و بدید اندر آنجا

دست علی و کلام حیدر

الله در آن میان کجا بود

گر بود علی به پرده اندر؟

گفت از پی حل این معما

کافی نبود هزار دفتر

لیکن کنمت ز بیتی آگاه

زین سّر نهفته­ی مستّر

در حالت مستی اندر این باب

می­خواند موافق قلندر

در مذهب عارفان آگاه

الله علی ، علی است الله

 

  • ۹۵/۱۲/۱۴
  • محسن محسنی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی